فال حافظ روزانه چهار شنبه 24 بهمن 1403 ، ویژه متولدین فروردین ، غزل حافظ شماره 337
چرا نه در پي عزم ديار خود باشم ، چرا نه خاک سر کوي يار خود باشم غم غريبي و غربت چو بر نمي تابم ، به شهر خود روم و شهريار خود باشم ز محرمان سراپرده وصال شوم ، ز بندگان خداوندگار خود باشم چو کار عمر نه پيداست باري آن اولي ، که روز واقعه پيش نگار خود باشم ز دست بخت گران خواب و کار بي سامان ، گرم بود گله اي رازدار خود باشم هميشه پيشه من عاشقي و رندي بود ، دگر بکوشم و مشغول کار خود باشم
بود که لطف ازل رهنمون شود حافظ
،
وگرنه تا به ابد شرمسار خود باشم
تعبیر:
زندگی فراز و نشیب بسیار دارد. نه در روز های بد نا امید و مأیوس باش، نه در روزهای خوشی مغرور و خودبین. اگر امروز دچار شکست شدی، فردا با سعی و تلاش به مقصود خود می رسی. زندگی ارزش آن را ندارد به خاطر آن خانواده و دوستان خود را مورد آزار قرار دهی.
فال حافظ روزانه چهار شنبه 24 بهمن 1403 ، ویژه متولدین اردیبهشت ، غزل حافظ شماره 50
به دام زلف تو دل مبتلاي خويشتن است ، بکش به غمزه که اينش سزاي خويشتن است گرت ز دست برآيد مراد خاطر ما ، به دست باش که خيري به جاي خويشتن است به جانت اي بت شيرين دهن که همچون شمع ، شبان تيره مرادم فناي خويشتن است چو راي عشق زدي با تو گفتم اي بلبل ، مکن که آن گل خندان براي خويشتن است به مشک چين و چگل نيست بوي گل محتاج ، که نافه هاش ز بند قباي خويشتن است مرو به خانه ارباب بي مروت دهر ، که گنج عافيتت در سراي خويشتن است
بسوخت حافظ و در شرط عشقبازي او
،
هنوز بر سر عهد و وفاي خويشتن است
تعبیر:
در کاری که در پیش رو داری مردد نباش که در کار خیر نباید تأمل و درنگ کرد. نا امیدی و دلسردی را از خود دور کن و با درایت و هوشمندی از موقعیت ها استفاده کن.
فال حافظ روزانه چهار شنبه 24 بهمن 1403 ، ویژه متولدین خرداد ، غزل حافظ شماره 329
جوزا سحر نهاد حمايل برابرم ، يعني غلام شاهم و سوگند مي خورم ساقي بيا که از مدد بخت کارساز ، کامي که خواستم ز خدا شد ميسرم جامي بده که باز به شادي روي شاه ، پيرانه سر هواي جوانيست در سرم راهم مزن به وصف زلال خضر که من ، از جام شاه جرعه کش حوض کوثرم شاها اگر به عرش رسانم سرير فضل ، مملوک اين جنابم و مسکين اين درم من جرعه نوش بزم تو بودم هزار سال ، کي ترک آبخورد کند طبع خوگرم ور باورت نمي کند از بنده اين حديث ، از گفته کمال دليلي بياورم گر برکنم دل از تو و بردارم از تو مهر ، آن مهر بر که افکنم آن دل کجا برم منصور بن مظفر غازيست حرز من ، و از اين خجسته نام بر اعدا مظفرم عهد الست من همه با عشق شاه بود ، و از شاهراه عمر بدين عهد بگذرم گردون چو کرد نظم ثريا به نام شاه ، من نظم در چرا نکنم از که کمترم شاهين صفت چو طعمه چشيدم ز دست شاه ، کي باشد التفات به صيد کبوترم اي شاه شيرگير چه کم گردد ار شود ، در سايه تو ملک فراغت ميسرم شعرم به يمن مدح تو صد ملک دل گشاد ، گويي که تيغ توست زبان سخنورم بر گلشني اگر بگذشتم چو باد صبح ، ني عشق سرو بود و نه شوق صنوبرم بوي تو مي شنيدم و بر ياد روي تو ، دادند ساقيان طرب يک دو ساغرم مستي به آب يک دو عنب وضع بنده نيست ، من سالخورده پير خرابات پرورم با سير اختر فلکم داوري بسيست ، انصاف شاه باد در اين قصه ياورم شکر خدا که باز در اين اوج بارگاه ، طاووس عرش مي شنود صيت شهپرم نامم ز کارخانه عشاق محو باد ، گر جز محبت تو بود شغل ديگرم شبل الاسد به صيد دلم حمله کرد و من ، گر لاغرم وگرنه شکار غضنفرم اي عاشقان روي تو از ذره بيشتر ، من کي رسم به وصل تو کز ذره کمترم بنما به من که منکر حسن رخ تو کيست ، تا ديده اش به گزلک غيرت برآورم بر من فتاد سايه خورشيد سلطنت ، و اکنون فراغت است ز خورشيد خاورم
مقصود از اين معامله بازارتيزي است
،
ني جلوه مي فروشم و ني عشوه مي خرم
تعبیر:
بخت و اقبال با تو همراه است و روزگار روی خوش را به تو نشان می دهد. خداوند را سپاسگزار باش تا نعمات خود را از تو دریغ نکند. به عهد و پیمان خود پایبند و وفادار باش تا حق دوستی را به جای آورده باشی.
فال حافظ روزانه چهار شنبه 24 بهمن 1403 ، ویژه متولدین تیر ، غزل حافظ شماره 266
دلم رميده لولي وشيست شورانگيز ، دروغ وعده و قتال وضع و رنگ آميز فداي پيرهن چاک ماه رويان باد ، هزار جامه تقوا و خرقه پرهيز خيال خال تو با خود به خاک خواهم برد ، که تا ز خال تو خاکم شود عبيرآميز فرشته عشق نداند که چيست اي ساقي ، بخواه جام و گلابي به خاک آدم ريز پياله بر کفنم بند تا سحرگه حشر ، به مي ز دل ببرم هول روز رستاخيز فقير و خسته به درگاهت آمدم رحمي ، که جز ولاي توام نيست هيچ دست آويز بيا که هاتف ميخانه دوش با من گفت ، که در مقام رضا باش و از قضا مگريز
ميان عاشق و معشوق هيچ حائل نيست
،
تو خود حجاب خودي حافظ از ميان برخيز
تعبیر:
زندگی بدون عشق، پوچ و تو خالی و غیر قابل تحمل است. دوستان خود را بیازما تا میزان صدق و درستی آنها بر تو مسلم شود. با کسانی که ادعای دوستی و محبت دارند معاشرت نکن. به آنچه داری قانع باش و زیاده طلبی را رها کن. غرور و خودخواهی را از خود دور کن.
فال حافظ روزانه چهار شنبه 24 بهمن 1403 ، ویژه متولدین مرداد ، غزل حافظ شماره 54
ز گريه مردم چشمم نشسته در خون است ، ببين که در طلبت حال مردمان چون است به ياد لعل تو و چشم مست ميگونت ، ز جام غم مي لعلي که مي خورم خون است ز مشرق سر کو آفتاب طلعت تو ، اگر طلوع کند طالعم همايون است حکايت لب شيرين کلام فرهاد است ، شکنج طره ليلي مقام مجنون است دلم بجو که قدت همچو سرو دلجوي است ، سخن بگو که کلامت لطيف و موزون است ز دور باده به جان راحتي رسان ساقي ، که رنج خاطرم از جور دور گردون است از آن دمي که ز چشمم برفت رود عزيز ، کنار دامن من همچو رود جيحون است چگونه شاد شود اندرون غمگينم ، به اختيار که از اختيار بيرون است
ز بيخودي طلب يار مي کند حافظ
،
چو مفلسي که طلبکار گنج قارون است
تعبیر:
از دوری عزیزی در رنج و عذابی و آرزوی دیدن او را داری. صبر کن تا دوره ی هجران به سر آید. ارتباط خود را با او قطع نکن. مال و سرمایه ای را از دست داده ای. دوباره با کمی صبر آن را بدست خواهی آورد.
فال حافظ روزانه چهار شنبه 24 بهمن 1403 ، ویژه متولدین شهریور ، غزل حافظ شماره 87
حسنت به اتفاق ملاحت جهان گرفت ، آري به اتفاق جهان مي توان گرفت افشاي راز خلوتيان خواست کرد شمع ، شکر خدا که سر دلش در زبان گرفت زين آتش نهفته که در سينه من است ، خورشيد شعله ايست که در آسمان گرفت مي خواست گل که دم زند از رنگ و بوي دوست ، از غيرت صبا نفسش در دهان گرفت آسوده بر کنار چو پرگار مي شدم ، دوران چو نقطه عاقبتم در ميان گرفت آن روز شوق ساغر مي خرمنم بسوخت ، کآتش ز عکس عارض ساقي در آن گرفت خواهم شدن به کوي مغان آستين فشان ، زين فتنه ها که دامن آخرزمان گرفت مي خور که هر که آخر کار جهان بديد ، از غم سبک برآمد و رطل گران گرفت بر برگ گل به خون شقايق نوشته اند ، کان کس که پخته شد مي چون ارغوان گرفت
حافظ چو آب لطف ز نظم تو مي چکد
،
حاسد چگونه نکته تواند بر آن گرفت
تعبیر:
غم های زندگی را بر خود آسان بگیر. با هنر و دانش خود می توانی راه تازه ای در زندگی باز کنی. از فتنه های روزگار ناراحت نشو زیرا دائمی و همیشگی نیستند و به زودی جای خود را به راحتی و آسودگی می دهند.
فال حافظ روزانه چهار شنبه 24 بهمن 1403 ، ویژه متولدین مهر ، غزل حافظ شماره 377
ما شبي دست برآريم و دعايي بکنيم ، غم هجران تو را چاره ز جايي بکنيم دل بيمار شد از دست رفيقان مددي ، تا طبيبش به سر آريم و دوايي بکنيم آن که بي جرم برنجيد و به تيغم زد و رفت ، بازش آريد خدا را که صفايي بکنيم خشک شد بيخ طرب راه خرابات کجاست ، تا در آن آب و هوا نشو و نمايي بکنيم مدد از خاطر رندان طلب اي دل ور نه ، کار صعب است مبادا که خطايي بکنيم سايه طاير کم حوصله کاري نکند ، طلب از سايه ميمون همايي بکنيم
دلم از پرده بشد حافظ خوشگوي کجاست
،
تا به قول و غزلش ساز نوايي بکنيم
تعبیر:
راه دشواری در پیش داری. برای رسیدن به هدف، اراده ای محکم لازم است. باید هوشیار و مراقب باشی تا دچار لغزش و خطا نشوی. از دوستان مشفق و آگاه راهنمایی بطلب و با آنها مشورت کن. صبر و حوصله کن تا با آرامش خاطر به کار خود ادامه بدهی.
فال حافظ روزانه چهار شنبه 24 بهمن 1403 ، ویژه متولدین آبان ، غزل حافظ شماره 413
خط عذار يار که بگرفت ماه از او ، خوش حلقه ايست ليک به در نيست راه از او ابروي دوست گوشه محراب دولت است ، آن جا بمال چهره و حاجت بخواه از او اي جرعه نوش مجلس جم سينه پاک دار ، کآيينه ايست جام جهان بين که آه از او کردار اهل صومعه ام کرد مي پرست ، اين دود بين که نامه من شد سياه از او سلطان غم هر آن چه تواند بگو بکن ، من برده ام به باده فروشان پناه از او ساقي چراغ مي به ره آفتاب دار ، گو برفروز مشعله صبحگاه از او آبي به روزنامه اعمال ما فشان ، باشد توان سترد حروف گناه از او حافظ که ساز مطرب عشاق ساز کرد ، خالي مباد عرصه اين بزمگاه از او
آيا در اين خيال که دارد گداي شهر
،
روزي بود که ياد کند پادشاه از او
تعبیر:
برای رهایی از غم و اندوهی که دچار آن شده ای بهتر است که یک بار دیگر به اعمال و رفتار خود به دقت نگاه کنی تا نقطه ضعف خود را بفهمی. با اخلاص به کار خود ادامه بده و از خداوند کمک بخواه. مشورت با دوستان را فراموش نکن.
فال حافظ روزانه چهار شنبه 24 بهمن 1403 ، ویژه متولدین آذر ، غزل حافظ شماره 38
بي مهر رخت روز مرا نور نماندست ، وز عمر مرا جز شب ديجور نماندست هنگام وداع تو ز بس گريه که کردم ، دور از رخ تو چشم مرا نور نماندست مي رفت خيال تو ز چشم من و مي گفت ، هيهات از اين گوشه که معمور نماندست وصل تو اجل را ز سرم دور همي داشت ، از دولت هجر تو کنون دور نماندست نزديک شد آن دم که رقيب تو بگويد ، دور از رخت اين خسته رنجور نماندست صبر است مرا چاره هجران تو ليکن ، چون صبر توان کرد که مقدور نماندست در هجر تو گر چشم مرا آب روان است ، گو خون جگر ريز که معذور نماندست
حافظ ز غم از گريه نپرداخت به خنده
،
ماتم زده را داعيه سور نماندست
تعبیر:
از دوری عزیزی در رنج و عذابی. با کمی صبر و تحمل دوباره او را خواهی دید. به اطرافیان خود بیشتر توجه کن و گاهی به یاد آنان باش. هیچ غم و اندوهی نیست که عاقبت به شادی و سرور مبدل نشود.
فال حافظ روزانه چهار شنبه 24 بهمن 1403 ، ویژه متولدین دی ، غزل حافظ شماره 248
اي صبا نکهتي از کوي فلاني به من آر ، زار و بيمار غمم راحت جاني به من آر قلب بي حاصل ما را بزن اکسير مراد ، يعني از خاک در دوست نشاني به من آر در کمينگاه نظر با دل خويشم جنگ است ، ز ابرو و غمزه او تير و کماني به من آر در غريبي و فراق و غم دل پير شدم ، ساغر مي ز کف تازه جواني به من آر منکران را هم از اين مي دو سه ساغر بچشان ، وگر ايشان نستانند رواني به من آر ساقيا عشرت امروز به فردا مفکن ، يا ز ديوان قضا خط اماني به من آر
دلم از دست بشد دوش چو حافظ مي گفت
،
کاي صبا نکهتي از کوي فلاني به من آر
تعبیر:
غم و اندوهی بر قلبت چنگ انداخته است. از کسی دور شده ای و در انتظار به سر می بری. اما شب های انتظار به پایان می رسد و هر غم و اندوهی به خوشی و خرمی مبدل خواهد شد.
فال حافظ روزانه چهار شنبه 24 بهمن 1403 ، ویژه متولدین بهمن ، غزل حافظ شماره 62
مرحبا اي پيک مشتاقان بده پيغام دوست ، تا کنم جان از سر رغبت فداي نام دوست واله و شيداست دايم همچو بلبل در قفس ، طوطي طبعم ز عشق شکر و بادام دوست زلف او دام است و خالش دانه آن دام و من ، بر اميد دانه اي افتاده ام در دام دوست سر ز مستي برنگيرد تا به صبح روز حشر ، هر که چون من در ازل يک جرعه خورد از جام دوست بس نگويم شمه اي از شرح شوق خود از آنک ، دردسر باشد نمودن بيش از اين ابرام دوست گر دهد دستم کشم در ديده همچون توتيا ، خاک راهي کان مشرف گردد از اقدام دوست ميل من سوي وصال و قصد او سوي فراق ، ترک کام خود گرفتم تا برآيد کام دوست
حافظ اندر درد او مي سوز و بي درمان بساز
،
زان که درماني ندارد درد بي آرام دوست
تعبیر:
مشکلاتی بر سر راه تو است که اگر اراده ای راسخ و قوی داشته باشی به زودی از بین می رود. تردید را از خود دور کن و عاقلانه فکر کن. خودخواهی را رها کن تا بتوانی به مقصود و محبوب خود برسی. به کسانی که به تو نیاز دارند کمک کن.
فال حافظ روزانه چهار شنبه 24 بهمن 1403 ، ویژه متولدین اسفند ، غزل حافظ شماره 239
رسيد مژده که آمد بهار و سبزه دميد ، وظيفه گر برسد مصرفش گل است و نبيد صفير مرغ برآمد بط شراب کجاست ، فغان فتاد به بلبل نقاب گل که کشيد ز ميوه هاي بهشتي چه ذوق دريابد ، هر آن که سيب زنخدان شاهدي نگزيد مکن ز غصه شکايت که در طريق طلب ، به راحتي نرسيد آن که زحمتي نکشيد ز روي ساقي مه وش گلي بچين امروز ، که گرد عارض بستان خط بنفشه دميد چنان کرشمه ساقي دلم ز دست ببرد ، که با کسي دگرم نيست برگ گفت و شنيد من اين مرقع رنگين چو گل بخواهم سوخت ، که پير باده فروشش به جرعه اي نخريد
بهار مي گذرد دادگسترا درياب
،
که رفت موسم و حافظ هنوز مي نچشيد
تعبیر:
رنج و سختی عاقبت به راحتی و سعادت منجر می شود و به آرزوی خود می رسی. قدر لحظه های زندگی را بدان و دم را غنیمت بشمار تا نادم و پشیمان نشوی. سعی و کوشش را رها نکن.